با تمام یکدلی تو بمان برای من ....


****
اشک در چشمان من طوفان غم دارد ولی ... 

خنده بر لب می زنم تا کس نداند درد من ...

کنفرانس ...

خبر دار شدم که این روزها کنفرانسی در رابطه با امور جوانان عزیز از طرف وزارت جوانان جمهوری اسلامی افغانستان و ارگان های ذیربط در خیمه های لویی جرگه برگزار میشود . اول از همه جا دارد از تمامی عزیزانی که در رابطه با امور جوانان افغانستان کمک کرده و به مسائل آن ها توجه می کنند سپاسگذاری کنم ... ولی گذشته از این سپاس ها عده ای بر این باورند که این کنفرانس نمایشی است .. به همین خاطر یک عده از جوانان یک مینی کنفرانس را در تالار وزارت اطلاعات برگزار کردند و تلاش کردند که خودی نشان دهند . کار این عده هم قابل قدر است . اما نکته ای که در این جا وجود دارد این است که چرا باید در کشور ما یک وزارت به جوانان اختصاص داده شود ولی خط مشی جوانان و وزارتی که متعلق به ان ها است کاملا جدا باشد . نمی دانم چگونه می توان این موضوع را ریشه یابی کرد . ولی حقیقت این است که جوانان ما دچار مشکلات عدیده ای هستند . جوانان  آینده سازان هر ملکی هستند . پس چقدر خوب می شد اگر دولتمردان ما به مهره های اساسی جامعه بیشتر توجه کنند .

تصویری را که مشاهده می کنید مربوط به  کنفرانس روز شنبه در خیمه های لویی جرگه است .
قضاوت را به عهده خودتان می گذارم .. فکر نمی کنید نمایندگی از جوانان کمی از ایشان گذشته باشد ..؟

نماینده جوانان یکی ازولایت

شور بازار ....

به یاد می آورم یکی از دوستان خوبم همیشه از این سخن بودا تعریف می کرد ..

هوشیاری طریقت جاودانگی است و جهل رهنمون مرگ است. آنهایی که هوشیارند و بیدار، هیچگاهی نمی میرند و آنهایی که غافل هستند و جاهل، دیر گاهی است که مرده اند.

و می گفت بعد از شنیدن این سخن خیلی تحت تاثیر قرار گرفته . این یک جمله خیلی مسیرش را در زندگی تغییر داده و می دهد ... با خودم فکر کردم حالا که انسان اینقدر تاثیر پذیر است و حتی گاهی وقت ها یک جمله ُ یک نگاه ُ یک سخن ُ یا یک اشاره باعث می شود که تحولی در زندگی اش ایجاد شود .. پس چقدر خوب میشد اگر ما و شما همیشه به دنبال مفاهیمی باشیم که باعث پیشرفت زندگیمان بشه ... و به جای تلف کردن وقت و حدر دادن عمر عزیزمان که حتی یک ثانیه رفته اش هم قابل برگشت نیست همیشه به دنبال حقایق مثبت باشیم . راستش جامعه افغانستان با وجود فرهنگ و پیشینه تاریخی و فرهنگی که دارد اما از خیلی کشورهای بی ریشه عقب مانده است . دلایل زیادی وجود دارد که این امر را موجه جلوه کند .. مثل دو دهه جنگ خانمان سوز که تقریبا تمام سرمایه های سال های گذشته و فرهنگ و تاریخ کشور را بر باد فنا داد. اگر به جای بیست و چند سال جنگ و ویرانی و قتل و غارت به ساختن و آبادی افغانستان می پرداختیم مطمئنن وضعیت این نبود که حالا هست ....
گذشته از این حرف ها و حدیث ها که می دانم بسیار تکراری هستند .. باید بگم فضل خدا جامعه ی ما وشما به لطف و مرحمت بیگانگان دلسوز و آشنایان از آنها دلسوزتر خیلی خیلی تغییر کرده و همین طور در حال تغییر و تحول است ( به ظاهر تغییرات مثبت )
امروز ما وشما آزادی داریم و افتخار می کنیم که کشورمان یک کشور کاملا دموکراتیک است .. برعکس خیلی از همسایه بغلی هایمان ...مثل ای.... ( البته این طور می گویند )
از نمونه های بارز دموکراتیک بودن کشورمان می توان به انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد .. که مطمئنم همه شما خبر دارید که برعکس گفته های مردم این انتصابات نبود بلکه انتخابات بود . مردم افغانستان بعد از یک دوره طولانی جنگ ها و ناآرامی ها تصمیم گرفتند که رئیس جمهور کشورشان را با آرای خود انتصاب کنند و ( بقیه ماجرا را خودتان می دانید ....
خوب این اقدام مردم بسیار قابل قدر بود . چرا که نشان می داد مردم دیگر خواستار صلح هستند نه طرفدار جنگ...
یکی دیگر از مقوله های  بازی دموکراتیک در کشورمان تطبیق قوانین حقوق بشر در افغانستان . تصویب قانون اساسی . آزادی بیان در مطبوعات و کلی مسائل دیگر است که نمی دانم ما افغان ها از خوش نصیبی و یا از الطاف پروردگار بوده که این همه خوشبخت شدیم و یا واقعا لایق این همه مهربانی ها ..... 
از انتصابات و قانون اساسی  و آزادی بیان که بگذریم دقیقا می رسیم به موضوع مهمی که این روزها نقل زبان همه است ... و آن هم انتخابات پارلمانی است .. می گویند کشور دموکراتیک که بی پارلمان نمیشه .. خوب حالا که مسئولان محترم ( منظورم همان قومندان صاحب ها هستند) تا این جا بازی دموکراسی را رسانده اند پس باید سعی کنند این بازی رومانس را به یک تراژدی تبدیل نکنند .. خوب تصمیم بر این شده مردم همیشه در پشت صحنه افغانستان یک بار دیگر به پای صندوق های رای بروند و این دفعه نمایندگان خود را انتخاب کنند .. خوب خدا را شکر که این یک قسمت را حداقل سانسور نکردند تا بالاخره ما بفهمیم مسئولان دلسوز و فداکار و عاشق افغانستان  و افغانی پشت دیوارهای سیاست چه کار ها می کنند و چه پلان هایی را برای ما دارند ؟ ... ( خدا را شکر ) 
این روزها همه خودشان را برای انتخابات حاضر کرده اند .. البته نه برای رای دادن .. بل برای انتخاب شدن . داکتر صاحب شده انجینیر..... صاحب و دریور صاحب شده ....... استاد صاحب ....
( پروا ندارد .. دموکراسی است دیگر ...) 
حالا که خیلی چیزها معیار نیست و قرار هم نخواهد بود به حقوق کسی رسیدگی بشه چه فرقی می کنه که من نماینده مردم باشم و یا آقا صاحبی که سالیان سال در دوران جنگ امر خطیر و البته مقدس  آدم ..... را به انجام رسانده اند .... ( نظر شما چیست) 
چند وقت پیش در اخبار می خواندم اسامی کاندیدان هر ولایت به نشر رسیده و مردم می توانند لست اسامی را از مراکزی که به همین منظور ایجاد شده گرفته و مطالعه کنند و در صورتی که هر گونه شکایتی از کاندید مورد نظر داشتند و یا این که شاید از بد شانسی کاندید یک مرتبه یک بنده خدایی یادش بیاید که این آدم فلان روز در فلان سرک بایسیکل من را دزدید ... و یا هزاران خطای دیگر ( آدمی است دیگر ) می تواند شکایت کند و در صورت صدور حکم و قطعی شدن این گناه کبیره از کاندیداتوری حذف شود ...

با خودم فکر کردم اخه آدم های حسابی شما اصلا نگاهی به سابقه یک تعداد کاندید محترم انداختید یا نه ؟ به قول دوستم اگر گناه کبیره ( بایسیکل دزدی)  نکرده باشی که انتخاب نمیشی !!! حالا نمی دونم راست می گفت یا دروغ .. قضاوتش را به عهده خودتان می گذارم ....
 از شوخی گذشته فریب دادن خودمان کار بسیار راحتی است و راحت تر از آن هم قبولاندن این فریب ها و منطقی جلوه دادن ان ها ...
می دانم که می دانید ... کشور ما در برهه ی زمانی بسیار حساسی قرار گرفته .. کشور ما آنقدر دچار مشکلات است که خدا خودش بهتر می داند ... ( اما ... ما و شما ... )
کشور جهان سومی به ظاهر در حال توسعه ما و شما هر لحظه ممکن است از سراشیبی که قرار گرفته سقوط آزاد کند ... خودتان می دانید از چه نوع سقوطی .... !

در آخر می خواستم بگویم حرف های من هنوز ادامه دارد ولی این پست را همین جا ختم می کنم ... خوب دوستان عزیز و هموطنان گرامی تا یادم نرفته باید به همتون به خصوص به خودم هشدار بدهم که در صورت سقوط آزاد همان کسانی ضرر خواهند کرد که پیش از این ضرر می کردند . منظورم ما و شما هستیم ... پس ما باید هوشیار باشیم چرا که مسئولان محترم .... قومندان صاحبان مقدس .... پیسه داران و طبقه های خوشبخت جامعه همیشه چتر نجات همراه دارند .. این ما و شما هستیم که از جمله غریبانیم ...

با عرض معذرت ( اگر به کسی توهین شده )